کتاب باده عشق در ابتدای این کتاب شعر نامه ای از امام برای خانم فاطمه طباطبائی نوشته شده است.
فاطی عزیز
بالاخره برمن نوشتن چند سطر را تحمیل کردی و عذر پیری و رنجوری و گرفتاریها را نپذیرفتی اکنون از آفات پیری و جوانی سخن را آغاز میکنم که من هر دو مرحله رادرک کرده یا بگو به پایان رسانده ام واکنون در سرآشیبی برزخ یا دوزخ با عمال حضرت ملک الموت دست بگریبان هستم و فردا نامه سیاهم بر من عرصه میشود و محاسبه.
چند بیت از اشعار این کتاب به شرح زیر است:
بهارآمد جوانی را پس از پیری ز سرگیرم
کنار یار بنشینم ز عمر خود ثمر گیرم
بگلشن باز گردم با گل و گلبن درآمیزم
بطرف بوستان دلدار مهوش را ببرگیرم