... به طرف در رفتم. آرام در را باز کردم. با چهره صمیمی و مهربان دو دختر بچه فرانسوی روبرو شدم. پیش خود گفتم: «آنها در این لحظه های آخر برای چه آماده اند و چه خواسته و تقاضایی دارند؟» کسی را که به زبان فرانسوی آشنا بود، صدا کردم. در همین فاصله متوجه شدم یکی از دختر بچه ها یک شیشه خاک در دست دارد. به کمک دوستم و با تعجب از آنان سوال کردم: «این شیشه خاک چیست؟» در پاسخ گفتند: «خاک کشورمان فرانسه است.» شگفتی و تعجب من بیشتر شد. به آنان گفتم: «خاک فرانسه؟»
شرحی برای این کالا وجود ندارد